درباره ما
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مبانی نظری تحقیق در مقاله نمونه مبانی نظری پایان نامه ادبیات نظری تحقیق مبانی نظری به چه معناست چارچوب نظری تحقیق در پایان نامه تعریف مبانی نظری نمونه مبانی نظری در پروپوزال یک نمونه پیشینه تحقیق
جستجو
پیوندها
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق محیط یادگیری
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 61 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 53 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
محیط یادگیری
یکی از عناصر پیش زمینه ی مؤثر بر بازده و پیامدهای یادگیری ،ساختار و محیط یادگیری اول است، عوامل موقعیتی یا محیطی،عوامل ایجاد کننده فضایی هستند که درآن تکلیف یادگیری انجام می شود(بیگز،1985 به نقل از پارسا وساکتی1386 ص110).توجه به مؤلفه محیط یادگیری تقریباً به اوائل سال 1960 برمیگردد یعنی زمانی که بلوم اشاره کرد که می توان از ملاک محیط یادگیری کلاس برای پیشبینی پیشرفت تحصیلیافراد استفاده کرد.در آن زمان تحقیقات درخصوص موفقیت تحصیلی افراد متوجه محیط های یادگیری کارآمد شد(اندرسون و والبرگ، 1974؛والبرگ،1974 به نقل از پارساوساکتی1386 ص110). علاقه به تحقیق درباره محیط یادگیری، به ویژه از زمانی بیشتر شد که محققان دریافتند که بازده و پیامدهای یادگیری شناختی وعاطفی و نگرش افراد در مورد یادگیری، تاحد زیادی تحت تأثیر ادراک آنها از این محیط است(اندرسون و والبرگ،1974 به نقل از پارسا وساکتی1386).محیط یادگیری از آن زمان به بعد به ادراک مشترک دانش آموزان و استادان از محیط کلاس درس اطلاق شد(فریزر،1986 به نقل از پارسا وساکتی1386ص110).
عوامل فردی
علاوه براینها تأثیر عنصر ادراک از محیط و موقعیت یادگیری در بازده و پیامدهای یادگیری ، عوامل فردی نیز جایگاه ویژه ای دارند.همان طور که می دانیم دانش آموزان از لحاظ توانایی های ذهنی، روش های آموختن ،سبک و سرعت یادگیری، آمادگی و علاقه و انگیزش نسبت به کسب دانش و انجام فعالیت های تحصیلی باهم تفاوت دارند.بنابراین درنظر گرفتن تفاوت های فردی افراد در آموزش و برخورد متناسب با ویژگی های خاص آنان از وظایف مهم هر نظام آموزشی است.نتایج پژوهش های انجام شده دراین باره نیز بر این حقیقت تأکید کردهاند که توجه به تفاوت های فردی یادگیرندگان از سوی مربیان، در بهبود کیفیت یادگیری و افزایش سطح پیشرفت تحصیلی آنان بسیار تأثیرگذار است. آنچه در سال های اخیر بیشتر از بقیه عوامل مؤثر بر یادگیری نظر روانشناسان تربیتی و متخصصان آموزشی را به خود جلب کرده، تنوع سبک های تفکر و رویکردهای یادگیری بوده است. این تفاوت ها عمدتاً در چگونگی برخورد یادگیرنده با موضوع های مختلف یادگیری و نحوه فراگیری، نگهداری واستفاده از آن یادگیری ها مطرح بوده است.(پارساو ساکتی1386 ص110).
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق سلامت عمومی
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 33 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مبانی نظری سلامت عمومی
سلامتی عبارت است از تأمین رفاه کامل جسمی و روانی و اجتماعی ، نه فقط عضو .به این ترتیب کسی را که (صرفاً) بیماری جسمی نداشته باشد ، نمی توان فرد سالمی دانست ، بلکه شخص سالم کسی است که از سلامت روانی نیز برخوردار و از جهت اجتماعی نیز در آسایش باشد، زیرا پژوهش های علمی نشان داده است که ممکن است ریشه و علت بسیاری از ناتوانایی های جسمی ، نابسامانی های فکری و عاطفی باشد مثلاً امروزه معتقدند که دلهره ها و بسیاری از احساسات عاطفی انسان می تواند عامل مهمی در ایجاد زخم معده باشد (شعاری نژاد، 1387).
از آنجا که فرایند تولید نیروی انسانی ناسالم و پریشان حال بخشی از آفات توسعه پایدار یک جامعه بویژه در پویایی سازمانی است، به همین دلیل هیچ پدیدهای به اندازه سلامت عمومی نمیتواند در فرآیند توسعه مؤثر باشد، بنابراین، برنامهریزی برای تأمین سلامت کارکنان از سویی به سلامت روانی اجتماعی کارکنان و از سویی دیگر به اهداف توسعه صنعتی و تولید بهتر کمک میکند(بیان زاده،1378).
روان پزشکی و روانشناسی نوین رفتار بهنجار را معادل سلامت روانی و رفتار نابهنجار و غیرعادی را معادل بیماری روانی بکار برده است(بیان زاده ،1378).
سلامت روانی یکی از مؤلفه های سلامت عمومی است و عبارتند از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب(میلانی فر،1387). یکی از مقولههای مهم در مباحث روان شناسی، روان پزشکی و جامعهشناسی است. توجه به پدیده روانی-اجتماعی نه تنها زمینه مساعدی برای شکوفایی استعدادهای نهفته را فراهم میکند، بلکه در بهبود سلامت عمومی نیز مؤثر خواهد بود همان طور که می دانیم گاهی محرک های روانی-اجتماعی موجب فشار روانی میشوند و این فشار روانی مستقیماً برنظام هورمونی و دستگاه ایمنی بدن تأثیر میگذارد(بخشی سورشجانی،1389).
2-2-1-تعریف سلامت [1]
سلامت مفهوم وسیعی دارد و تعریف آن تحت تأثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط گوناگون جغرافیایی و فرهنگی قرار میگیرد(ناییدو و ویلز[2]،2000).ضمن اینکه سلامتی یک روند پویا است و با گذشت زمان نیز مفهوم آن تغییر خواهد کرد (کار جووآن[3]،2000). قدیمی ترین تعریفی که از سلامتی شده است عبارتست از بیمار نبودن (ناییدو و ویلز،2001).
در طب سنتی برای انسان چهار طبع مخالف دموی، بلغمی، صفراوی و سوداوی قائل بودند و اعتقاد داشتند که هرگاه این چهار طبع مخالف در حال تعادل باشند فرد سالم است و زمانی که تعادل میان طبایع چهارگانه مختل شود بیماری عارض میشود. فرهنگ وبستر [4] سلامتی را وضعیت خوب جسمانی و روحی و بخصوص عاری بودن از درد یا بیماری جسمی میداند. فرهنگ آکسفورد[5] سلامتی را وضعیت عالی جسم و روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و مؤثر انجام شود میداند (کی پارکز[6]،2005).
2-2-2- تعریف سلامت (نرمال) از دیدگاه آماری
معمولاً براساس توزیع فراوانی، افراد را به دو جمعیت طبیعی و غیرطبیعی (بیمار و سالم) تقسیم میکنند به فراوان ترین رویداد یا عادی ترین حالت، طبیعی اطلاق میشود. در الگوی آماری تمام مقادیر کمتر و بیشتر از دو انحراف معیار از میانگین، غیر طبیعی است (با فرض توزیع نرمال)( بیگل هول و کجلستروم،1371).
2-2-3- معایب تعریف آماری نرمال
- باید برای هر جامعه جداگانه تعیین شود (خصوصیاتی مثل قد و وزن).
- تمام صفات تابع توزیع نرمال نیستند.
- گاهی شایع بودن یک صفت ناهنجار بخصوص در بعد روانی و یا اجتماعی باعث میشود که به عنوان یک وضعیت نرمال و طبیعی تلقی گردد.
به هر حال نهایتاً باید گفت مفهوم سلامتی، مطلق نبوده و نسبی است و هر فرد در مقایسه خود با شرایط قبلی اش و یا مقایسه خود با دیگـران آنرا معنـی میکنـد و در زمانها و مکانهای مختلف ممکن است مفهوم آن متفاوت باشد. اگر بخواهیم یک تعریف عملی و عینی از سلامتی ارائه دهیم باید بگوییم سلامتی عبارتست از فقدان بیماری و داشتن تعادل جسمی و روانی.
[1] .Health
[2] . Naidoo ,wills
[3] . Kerr Joanne
[4] . Webster
[5] . Oxford
[6] . K. Parks
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق طرحواره های ناسازگار اولیه
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 89 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 65 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مبانی نظری پژوهش
طرحواره های ناسازگار اولیه
طرحوارههای ناسازگار اولیه یکی از مفاهیم بنیادی نظریه طرحواره درمانی[1] است که در پاسخ به کاستیهای رویکردهای شناختی رایج در درمان اختلالات بلندمدت روانشناختی[2] مانند اختلالات شخصیت، افسردگیها و اختلالات اضطرابی مزمن و مشکلات ارتباطی بلند مدت توسط جفری یانگ[3] ارائه شد(کولارد[4]،2004). مدل یانگ در واقع تلفیقی ابتکاری از آموزههای رویکرد شناختی رفتاری با رویکردهای گشتالت، روابط موضوعی، روانتحلیلی و نظریه دلبستگی است. طرحواره درمانی بر این فرض استوار است که طرحوارههای ناسازگار اولیه هسته اصلی آسیبشناسیهای شخصیت و مشکلات روانشناختی را شکل میدهند(نورداهل،هالث،هاگام[5] ، 2005 ).
به نظر میرسد که طرحوارههای ناسازگار اولیه تجارب دوران کودکی مرتبط با تجربههای دلبستگی و تأیید و عدم تأیید را منعکس میکنند(یانگ و کلاسکو، 1994). رویکرد متمرکز بر طرحوارهها به جای متمرکز شدن بر افکار خودکار فرضهای زیربنایی، تأکید اصلی را بر عمیقترین سطح شناخت، یعنی؛ طرحوارههای ناسازگار اولیه میگذارد. الگوی متمرکز بر طرحوارهها، طرحوارههای ناسازگار اولیه را به عنوان موضوعات جامع و گسترده، با در نظر گرفتن خود و رابطه شخصی با دیگران تعریف میکند. این طرحوارههای ناسازگار اولیه در دوره کودکی تشکیل میشوند و در سرتاسر زندگی شخصی با درجهای از ناکارآمدی بسط و گسترش مییابند (همان منبع).
2-1-2- طرحواره :
«طرحواره» درحوزه های پژوهشی مختلف به کار برده شده است و به عنوان ساختار، قالب یا چهارچوب تعریف میشود. در فلسفه کانت به معنی آنچه که در تمام اعضای یک طبقه عمومی باشد، آمده است. روانشناسان رشد شناختی، روانشناسان بالینی و اجتماعی و روانشناسان شناختی این مفهوم را به گستردگی مورد توجه قرار دادهاند (یانگ،1384).
این مفهوم در حوزه روانشناسی ریشه در کارهای روانشناسان رشد شناختی و بویژه پیاژه[6] دارد.از دیدگاه این گروه طرحواره، الگوی شناختی انتزاعی است که تعبیر و تفسیر اطلاعات و حل مسائل را هدایت می کند.در جایی دیگر طرحواره را بعنوان الگوی شناختی ثابتی از توجه انتخابی به محرک ها، ترکیب محرکها برای ایجاد یک شکل قابل شناسایی و آشنا و مفهومبندی کلی موقعیت تعریف کردهاند(ر سیک و ویور[7] ،2002؛ به نقل از محمدی، 1382). در این چارچوب طرحواره اساساً به عنوان بازنمایی شناختی جوانب خاصی از زندگی در نظر گرفته میشوند. (تورن دیک[8]،1974؛ به نقل از جکوین[9] 1997،ص14).
این مفهوم همچنین یکی از مفاهیم اساسی در حوزه روانشناسی شناختی است که بیش از همه با نام بک[10] تداعی میشود. بک طرحواره را، ساختاری شناختی برای گزینش[11] ، رمزگردانی[12] و ارزیابی محرکهایی که بر ارگانیسم تأثیر میگذارند تعریف میکند(بک،1967؛به نقل از ریزو[13] و همکاران ،2006). وی معتقد است "بر پایه مجموعهای از طرحواره ها افراد قادر میگردند تا موقعیت خویش را در رابطه با زمان و فضا تعیین نموده و تجارب را به گونهای معنیدار طبقهبندی و تفسیر نمایند."(بک،1964به نقل از پلتز[14] و همکاران،2002). به اعتقاد بک و فریمن[15](1990) این ساختارهای شناختی اطلاعات مختلف در مورد افراد، موضوعات، رویدادها و موقعیتها را ترکیب کرده و به آنها معنی میدهند(بک وفریمن،1990به نقل از جکوین،1997 ص14). طرحوارهها را همچنین به عنوان "عناصر سازمان یافته واکنشهای گذشته و تجاربی که بدنه نسبتاً پیوسته و دائمی شناخت را تشکیل میدهند و قابلیت هدایت ادراکها و ارزشیابیهای پسایند را دارند" تعریف کردهاند (سگال،1988؛به نقل از سیموس[16]، 1384،ص257).
از دیدگاه یانگ "طرحوارهها باورهای عمیق و مستحکم فرد در مورد خود و جهان و حاصل آموزههای سالهای نخستین زندگیاند. آنها دانش ما در مورد خودمان و جهان هستند و به ما میگویند چگونهایم و جهان چگونه است(یانگ و همکاران،2003).
روانشناسان اجتماعی انواع مختلفی از طرحوارهها را مطرح میکنند، مانند طرحوارههای خود[17] یا طرحوارههای ارتباطی[18]. طرحوارههای خود عبارتند از توصیفات شناختی سازمان یافتهای از خود. یا به عبارتی آنها ساختارهای معنایی شامل دانش فرد در مورد خودش و دیگران هستند (هوروویتز و بارتولومو[19]، 1991؛به نقل از جکوین،1997). طرحوارههای ارتباطی نیز از دیدگاه بالدوین[20](1992) ساختارهای شناختی هستند که قواعد موجود در الگوهای روابط بین فردی را تبیین میکندآنها شامل یک طرحواره در مورد خود، یک طرحواره در مورد دیگری و متن نمایش نامه می شوند (بالدوین 1992؛به نقل از برازنده ،1384).
یانگ (1999و1990) معتقد است برخی از این طرحوارهها به ویژه آنها که عمدتاً در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل میگیرند ممکن است هسته اصلی اختلالات شخصیت، مشکلات منششناختی خفیفتر و بسیاری از اختلالات مزمن محور یک قرار بگیرند. یانگ برای بررسی دقیق این ایده، مجموعهای از طرحوارهها را مشخص کرد که به آنها طرحوارههای ناسازگار اولیه میگویند، که خصوصیات زیر را دارند. (یانگ، 1384).
1- الگوها و درون مایههای عمیق و فراگیری هستند.
2- از خاطرات، هیجانها، شناختوارهها و احساسات بدنی تشکیل شدهاند.
3- در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند.
4- در مسیر زندگی تداوم دارند
5- در رابطه خود و رابطه با دیگران هستند
6- به شدت ناکار آمدند
2-1-3- ریشه های شکلگیری طرحواره
امکان شکلگیری طرحوارهها در هر مقطعی از زندگی وجود دارد، اما غالباً رشد و شکلگیری این ساختارهای بنیادین از دوران کودکی آغاز میشود و از عوامل گوناگونی چون ژنتیک، عوامل زیستی، خلق وخوی ذاتی ، خانواده و فرهنگ تأثیر میپذیرند.
تجربه مکرر انواع خاصی از موقعیتها منجر به رشد طرحواره هایی در ارتباط با آن موقعیت خاص میشود لذا طرحوارهها میتوانند در خصوص فرایندهای عمومی، اشیا، رویدادها و پیامدهای آنها و یا موقعیتهای اجتماعی شکل گرفته باشند(جولا[21]،1986؛به نقل از همان منبع)طرحوارهها دارای ساختار شناختی پیچیدهای هستند که هم طرحوارههای سطح بالا و هم طرحواره های سطح پائین و هم ارتباط این سطوح را با یکدیگر شامل میشود(اینگلن و کندال،1986؛ به نقل از حقیقت منش، 1386) در این سلسله مراتب هر چه به سمت طرحواره های مراتب بالاتر برویم معانی پیچیدهتر و بطور بیش روندهای گستردهتر میشوند. آنها در مواجهه با محرکهای جدید اطلاعات بدست آمده را غربال، رمزگردانی و ارزیابی میکنند(بک،1967به نقل از همان منبع)
[1] . Schema Therapy
[2] . Long-term Psychiatric
[3] . Jeffrey Young
[4] . Collard,P
[5] . Nordahl,Holthe,Haugum
[6] . Piaget
[7] . Resick & Weaver
[8] . Dik
[9] . Jacquin
[10] . Beek,A
[11] . Selection
[12] . Encoding
[13] . Riso,L.P
[14] . Platts
[15] . Beck & Friman
[16] . Simos
[17] . Self-schema
[18] . Relationship schema
[19] . Horwitz
[20] . Baldwin
[21] . Juola
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 47 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
عزت نفس
عزت نفس از جمله مفاهیمی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است و یکی از موضوعات مهم جنبه های فردی، اجتماعی و روانشناختی می باشد. در سالهای 65-1959 فشرده ترین مطالعات درباره عزت نفس صورت گرفته است(بیابانگرد، 1372،ص10).
موضوع عزت نفس از نظر قدمت ریشه در مباحثی که علماء و فلاسفه تعلیم و تربیت در گذشته داشته اند، دارد. در طول هزاران سال گذشته، گزارشات تاریخی، نظریات فلاسفه و اندیشمندان و شاعران، براین مطلب گواه دارند که برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری وی در مورد خودش نیست. در طول صد سال گذشته نیز بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است و ارزشیابی شخص از خویشتن قطعی ترین عامل در روند رشد روانی است(بیابانگرد، 1372، 10). نیاز به عزت نفس فقط از آن انسان است، به این دلیل که فقط انسان است که دارای استعداد نماد سازی و تفکر است. این نیاز در انسان از ابتدای طفولیت تا هنگام مرگ وجود دارد(بیابانگرد، 1372، 14).
روانشناسان مختلف نیز بیان داشته اند که افراد با نیاز برای تجربه عزت نفس بالا متولد می شوند به عنوان مثال مازلو[1] اشاره کرده است:« بعد از اینکه وابستگی افراد ارضاء شد، آنها بطور جدی برای ارضای نیازهای مربوط به ارزش و احترام کوشش می کنند» وی اشاره می کند: «همه افراد در اجتماع یک نیاز یا تمایل برای داشتن یک دید مثبت و خوب نسبت به خوشان دارند». بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی و احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. انسان موجودی است اصالتاً اجتماعی، زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود. انسان احساس خوشایندی از اعتماد بع نفس و خودارزشمندی، توانایی، قابلیت، لیاقت و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید، مؤثر و موّلد می یابد(افروز، 1374، 22).
تعاریف عزت نفس:
تعاریف متعددی از عزت نفس به عمل آمده است که به مواردی از آنها اشاره می شود: در فرهنگ لغت وبستر (1968)، از عزت نفس به عنوان اعتماد و رضایت در خویشتن، نظر مثبت فرد درباره خود یاد شده است. از نظر ویلیام جیمزعزت به آرزوها و ارزشیابی که آدمی برای خود تصور می نماید اشاره دارد و بطورکلی عزت نفس یا حساس ارزش در فرد توسط توانایی های واقعی فرد و نیرو های بالقوه وی محاسبه می شود» (فرهنگ لغت وبستر، 1968،ص 206).
از نظر راجرز، عزت نفس عبارتست از :«ارزیابی و ارزشیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خود و نوعی قضاوت شخص نسبت به ارزشمندی وجود خویش می باشد. این صفت خاصیتی عمومی است و در همه انسانها وجود دارد و یک حالت ثابت و دائمی دارد.» (شفیع آبادی، 1377).
مازلو از عزت نفس به عنوان یک نیاز یاد کرده و بیان می کند: « همه افراد جامعه ما به یک ارزشمندی ثابت و استوار و معمولا عالی از خودشان، به احترام به خود یا عزت نفس یا احترام به دیگران تمایل یا نیاز دارند. » (اسلامی نسب، 1373، 309). مازلو عزت نفس را عبارت میداند از شایستگی، توانمندی، کفایت، اطمینان، استقلال و آزادی. چنانچه ارضاء گردد فرداحساس ارزشمند بودن، توانا بودن، مثمر به ثمر بودن و احساس غرور واعتماد به خود میکند واگر ارضاء نگردد فرد احساس حقارت، درماندگی وضعف میکند(مدی، 1976).
[1] .Maslow,A
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق الگوهای ارتباطی
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 207 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 74 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
الگوهای ارتباطی
بر پایه نظر اغلب اندیشمندان و صاحبنظران عرصة ازدواج، این پدیده به عنوان رسمی مهم در اغلب جوامع (مداتیل[1] و بنشف[2]، 2008) مستلزم برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد است (کاراهان[3]، 2007). در حمایت از این موضوع بسیاری از پژوهشها نشان داده اند ارتباط زناشویی کارآمد پیشبینی کنندة قویِ کیفیت زناشویی (لدبتر[4]، 2009) و در مقابل ارتباط زناشویی ناکارآمد سرچشمه عمدهی نارضایتی است (گ?سر[5]، 1385). بر همین پایه میتوان گفت مشکلات ارتباطی شایع ترین و مخرب ترین مشکلات در ازدواجهای شکست خورده است (یالسین[6] و کاراهان[7]، 2009).
چرا که الگوهای ارتباطی ناکارآمد، موجب میشود مسائلِ مهم زندگی مشترک، حل نشده باقی بمانند و منبع تعارض تکراری در بین زوجها شوند (زانگ[8]، 2007). در حوزه روانشناسی و مشاوره ازدواج گفته میشود که زوجها برای بهبود روابط و الگوهای ارتباطشان نیازمند کمک متخصصان هستند (بولتون[9]، 1386). از سوی دیگر ارتباط زناشویی گستردهترین مورد در برنامههای مداخلهای است که تا به حال اجرا شده است (ب?نچارد[10]، 2008).
ارتباط زناشویی عبارتست از فرایندی که در طی آن زن و شوهر چه به صورت ک?می در قالب گفتار و چه به صورت غیرک?می در قالب گوش دادن، مکث، حالت چهره و ژست های مختلف با یکدیگر به تبادل احساسات و افکار می پردازند (فاتحی زاده و احمدی، 1384).
یکی از راههای نگریستن به ساختار خانواده توجه به الگوی ارتباطی زوجین، یعنی کانالهای ارتباطی است که از طریق آنها زن و شوهر با یکدیگر به تعامل می پردازند. به آن دسته از کانالهای ارتباطی که به وفور در یک خانواده اتفاق می افتد، الگوهای ارتباطی گفته می شود و مجموعه این الگوها شبکه ارتباطی خانواده را شکل می دهند (فاتحی زاده و احمدی، 1384).
الگوهای ارتباطی
طبقهبندی اول توسط گاتمن[11] (1993) و فیتز پاتریک[12] (1988) انجام گرفته است. آنها با استفاده از ابزار پرسشنامه و مشاهده به وجود دو نوع الگوی ارتباطی کلی در ازدواج پی بردند: زوجیت باثبات، زوجیت بیثبات. زوجیت باثبات شامل زوجهای سنتی، زوجهای دوجنسیتی و زوجهای اجتنابی (دوری گزین) می شود. زوجیت بی ثبات نیز شامل زوجهای ناسازگار و زوج های آزاد و مستقل میشود (گاتمن، 1993؛ فیتزپاتریک، 1988).
السون[13] و فاورز[14] (1992) نیز در گونهشناسی معروف خود، زوجین را به چهار دسته تقسیم کرده اند (فاتحی زاده و احمدی، 1384):
- زوجین سرزنده: از رضایتمندی زناشویی سطح با?یی برخوردارند، آنها توانایی بیان احساسات و قدرت حل مشکل را با مشارکت یکدیگر دارند، آنها از روابطشان با یکدیگر و از این که اوقات فراغت را با هم بگذرانند، خوشحال هستند، به مسائل اخ?قی و مذهبی در ازدواج اهمیت می دهند، بر سر مسائل مالی با هم توافق دارند و در نقشهای مردانه و زنانه تساوی طلب هستند.
- زوجین سازگار: رضایتمندی زناشویی در آنها در سطح متوسط است و از شخصیت و عادات یکدیگر نسبتاً راضی هستند، احساس می کنند که توسط همسرشان درک می شوند. در احساسات همدیگر شریکند، قادر به حل مشک?ت با کمک هم هستند. گاه دیدگاهشان نسبت به ازدواج قدری غیر واقعی است. ممکن است در مورد مسائل مربوط به فرزندان و ارتباطشان با یکدیگر اتفاق نظر نداشته باشند و مذهب بخش مهمی از ارتباطشان نیست.
- زوجین سنتی: نارضایتی متوسطی درحوزه های ارتباطی دارند، از عادات شخصی همسرشان ناراضی هستند. در بیان احساسات و مواجهه با تعارض راحت نیستند. آنها متمایلاند نظرشان نسبت به ازدواج واقعی باشد و به مذهب در ازدواجشان اهمیت می دهند.
- زوجین متعارض: از عادات و شخصیت همسرشان ناراضی هستند. مشکل ارتباطی دارند و مشک?تی را در حوزه های ارتباطی، نحوه گذراندن اوقات فراغت، روابط جنسی، اخت?ف با دوستان همسر و خانواده او و غیره دارند (فاتحی زاده و احمدی، 1384).
کریستنسن و سالاوی[15] (1991)، الگوهای ارتباطی بین زوجین را به سه دسته تقسیم کرده اند: 1- الگوی سازندهی متقابل: مهمترین ویژگیاش این است که الگوی ارتباطی زوجین از نوع برنده - برنده می باشد. در این الگو زوجین به راحتی در مورد مسایل و تعارضات خود گفت و گو می کنند و به دنبال راه حل آن بر می آیند و از واکنشهای غیر منطقی، پرخاش گری و. . . خودداری می کنند. 2- الگوی توقع / کناره گیری: این الگو شامل دو قسمت: الف) توقع مرد / کناره گیری زن، ب) توقع زن / کناره گیری مرد است. در این الگو یکی از زوجین سعی می کند در ارتباط درگیر شود در صورتی که دیگری کناره می گیرد. این الگو به شکل یک چرخه بوده که با افزایش یکی، دیگری افزایش یافته و تشدید این الگو منجر به مشکلات دایم زناشویی می شود. در این الگو، زوج متوقع فردی وابسته و زوج کناره گیر، ترس از وابسته شدن دارد. 3- الگوی اجتناب متقابل: دراین الگو تعارض بین زوجین شدید بوده به گونه ای که بحث و جدل به یک الگوی دایمی و مخرب تبدیل شده است و زوجین از برقراری ارتباط با یکدیگر خودداری می کنند؛ زندگی آنها به شکل موازی با یکدیگر بوده و ارتباطشان در کمترین حد ممکن است یا اصلاً وجود ندارد. این الگو از راه رفتارهایی مانند: تغییر موضوع، شوخی کردن، سعی در آرامش بخشیدن، اختلاف ایجاد نکردن، نشان دادن عدم تمایل در درگیرشدن در بحث مورد اختلاف و سکوت کردن در مقابل همسر نمایان می شود (هنرپروران و همکاران، 1390).
[1] Madathil
[2] Benshoff
[3] Karahan
[4] Ledbetter
[5] Glasser
[6] Yalcin
[7] Karahan
[8] Zhang
[9] Bolton
[10] Blanchard
[11] Gottman
[12] Fitzpatick
[13] Olson
[14] Fowers
[15] Christense & Salavi
اطلاعات سایت
-
مدیر سایت:پژوهشگر جوان
-
امروز:
-
آخرین مطالب
-
نمونه چارچوب نظری تحقیق - مبانی نظری و پیشینه تحقیق
پنج شنبه 103/9/1 -
معرفی محصولات شرکت برناگداز
پنج شنبه 103/9/1 -
مبانی نظری و پیشینه تحقیق رضایت مشتری
پنج شنبه 103/9/1 -
مبانی نظری و پیشینه تحقیق وفاداری مشتریان
پنج شنبه 103/9/1 -
مبانی نظری و پیشینه تحقیق گردشگری الکترونیکی
پنج شنبه 103/9/1 -
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق محیط یادگیری
پنج شنبه 103/9/1 -
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق سلامت عمومی
پنج شنبه 103/9/1 -
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق طرحواره های ناسازگار اولیه
پنج شنبه 103/9/1 -
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس
پنج شنبه 103/9/1 -
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق الگوهای ارتباطی
پنج شنبه 103/9/1 -